از جبهه یک راست رفتیم ملاقات امام. همه بچه های تیپ و لشکر که در خط پدافندی پاسگاه زید مستقر بودند از قرار ملاقاتم با حضرت امام مطلع شدند و از من خواستند سلامشان را به حضرت اما م خمینی برسانم. به عبدالحسین خضریان گفتم تو وقتی امام را دیدی سلام بچه های جبهه را به او برسان من هم با امام حرفهایی دارم که خواهم گفت.